حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 71

1. از نالۀ عاشق چه خبر بوالهوسی را

2. آری خبر از درد کسی نیست کسی را

3. هر خیره سری چاشنی درد نداند

4. از مائدۀ عشق، چه قسمت مگسی را

5. زخم دل نالان مرا، چاره محال است

6. مرهم چه نهی سینۀ چاک جرسی را؟

7. شرمندۀ یک بوسه نیم زان لب جان بخش

8. هرگز نپذیرفت ز ما، ملتمسی را

9. گلگشت چمن گر به زغن گشت مسلّم

10. در بسته به ما داد محبّت قفسی را

11. رفتند چو باد سحری، خرده شناسان

12. چون گل به دعا می طلبم، همنفسی را

13. با پردۀ گوشی، نشود ساز خروشم

14. در خاک برم حسرت فریاد رسی را

15. باسفله، سری همّت آزاده ندارد

16. هرگز گل دستار نسازیم خسی را

17. رفته ست حزین از گرهت تا زده ای دم

18. حیف است غنیمت نشماری نفسی را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
* صراحی می ناب و سفینه غزل است
شعر کامل
حافظ
* پخته شو تا روز محشر ایمن از دوزخ شوی
* ورنه عود خام را در کار مجمر می کنند
شعر کامل
صائب تبریزی
* به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
* بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
شعر کامل
حافظ