حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 773

1. پیری به راه حرص نتابد عنان من

2. تن در نمی دهد به کشاکش کمان من

3. افسرده دل تر از دیم امّا توان نمود

4. سیر بهاری از مژۀ خون فشان من

5. صرصر چه در خرابی من اضطراب داشت؟

6. بر شاخ گل نبود گران آشیان من

7. در ناشنیدن سخن خلق نشئه هاست

8. گوش گران من شده رطل گران من

9. آیینه عرض جوهر خود تا به کی دهد؟

10. چون تیغ از غلاف درآ، دلستان من

11. باشد بریدن از سگ کوی تو مشکلم

12. مغز وفاست در قلم استخوان من

13. غمّاز را چه آگهی از راز من حزین؟

14. بر لب نمی رسد نفس ناتوان من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* سپاه شب تیره شد ناپدید
شعر کامل
فردوسی
* همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
* به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
شعر کامل
حافظ
* لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
* به آب زندگانی برده‌ام پی
شعر کامل
حافظ