حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 839

1. افشاند نسیم سحری زلف نگاری

2. می خواست دماغ دل ما، بوی بهاری

3. تا بخت نصیب نظر پاک که سازد

4. برداشت صبا از سر کوی تو غباری

5. بی فایده رفت، آن همه اشکی که فشاندم

6. سیراب نکردم گل باغی، سر خاری

7. در مملکت طالع ما، صبح نخندد

8. ماییم و سواد سر زلف و شب تاری

9. بیم است که بی پرده کنم فاش غمت را

10. هجران تو نگذاشت به دل صبر و قراری

11. یار از نظر انداخت، دل زار حزین را

12. ای نالۀ بی درد، نیامد ز تو کاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را
* که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست
شعر کامل
حافظ
* من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش
* از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* سبکبار مردم سبک‌تر روند
* حق این است و صاحبدلان بشنوند
شعر کامل
سعدی