حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 870

1. ابر، تر دامن و سرد است هوا ای ساقی

2. خوش بود بادۀ خورشید لقا، ای ساقی

3. دردسر می کشی از نالۀ مخمور، چرا؟

4. می توان بست به جامی، لب ما ای ساقی

5. به در میکده، از خشکی زهد آمده ایم

6. نشود تر نشود دامن ما ای ساقی

7. باطن پاک بزرگان همه جا یارت باد

8. به خم باده سپردیم تو را ای ساقی

9. ابر احسان تو دریا دل و ما سوخته جان

10. شرم بادت ز لب تشنۀ ما، ای ساقی

11. گر چه با ابر کفت، دم زدن ما بیجاست

12. جام اگر می دهیم، هست به جا ای ساقی

13. عمرها شد که ز خونین جگران است حزین

14. به اسیران وفا، چند جفا ای ساقی؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز فکر خنجر مژگان او بیرون نمی آیم
* اگر در سایه بیدم به زیر تیغ جا دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* منم که گوشه میخانه خانقاه من است
* دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
شعر کامل
حافظ
* نیست اکسیری به عالم بهتر از افتادگی
* قطره ناچیز گردد گوهر از افتادگی
شعر کامل
صائب تبریزی