حزین لاهیجی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

مثنوی شمارۀ 22 : فرهنگ نامه

1. به نام نگارندۀ هست و بود

2. فرازنده این رواق کبود

3. سر داستان، نام فرخنده ای ست

4. که عقل از ثنایش فرومانده ای ست

5. خرد در کوی کوتهی و کمی ست

6. زبان روستازادۀ اعجمی ست

7. سپاسش نشاید به اندیشه گفت

8. به خس، کی توان کوه البرز سفت؟

9. خرد گر چه خضر بیابان بود

10. سراسیمۀ راه یزدان بود

11. دل و جان اگر دانش آسا بود

12. همین بس که خود را شناسا بود

13. ازل تا ابد گر به بالا پرد

14. ز حدّ خود اندیشه برنگذرد

15. طلسم حقیقت نباید شکست

16. حصاری بود، در گهر هر چه هست

17. به بینش قدم را درین کهنه ده

18. اگر مرد راهی به اندازه نه

19. نیابی خدا را به جویندگی

20. بکش پا، ز بیهوده پویندگی

21. مپوی و چو آب گهر تازه باش

22. اگر خودشناسی، به اندازه باش

23. تو را برتر از حدّ خود، راه نیست

24. که نقش از نگارنده، آگاه نیست

25. جهولی، به گرد فضولی مگرد

26. ز جاهل فضولی ست، کردار سرد

27. فضولی کند قطره را منفصل

28. فراخ است دریا و تو تنگدل

29. شعور تو، ای پای بست غرور

30. یکی کور موش است و تابنده هور

31. کند خیرگی دیدۀ جان تو

32. عدم زاده است آخشیجان تو

33. خبر نیست امروز را از پریر

34. جوان نیست تاریخی چرخ پیر

35. کجا تار ممکن به واجب تند؟

36. لعاب عناكب، ذباب افکند؟

37. عبث دام در راه عنقا مکش

38. زیاد، از گلیم خودت پا مکش

39. نه پیداست راه و تویی طفل دی

40. درین ورطه، گولی به از بخردی

41. به این خیرگی خوش عنانی مکن

42. زبان بسته ای، ترجمانی مکن

43. پی مصطفی گیر، اگر می روی

44. ره راست این است اگر بگروی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منع کمال از عاشقی جان برادر کی توان
* پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را
شعر کامل
کمال خجندی
* اول دفتر به نام ایزد دانا
* صانع پروردگار حی توانا
شعر کامل
سعدی
* گفتمش سوختم از عشق تو تعجیل مکن
* گرچه عمری و بُوَد عادت عمر استعجال
شعر کامل
جامی