لینک اشتراک گذاری
کپی شد
هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 140

1. هرگز آن شوخ به ما غیر نگاهی نکند

2. آن هم از ناز کند گاهی و گاهی نکند

3. می‌روم بر سر راهش به امید نظری

4. آه اگر بگذرد آن شوخ و نگاهی نکند

5. این همه ناله که من می‌کنم از درد فراق

6. هیچ ماتم‌زدهٔ خانه‌سیاهی نکند

7. حاصل عشق همین بس که اسیر غم او

8. دل به مالی ندهد، میل به جاهی نکند

9. زاهدا گر هوس باده و شاهد گنه‌ست

10. بنده هرگز نتواند که گناهی نکند

11. سوی هر کس که بدین شکل و شمایل گذری

12. کی تواند که تو را بیند و آهی نکند؟

13. چون هلالی شرفی یافتم از بندگیت

14. کس چرا بندگی همچو تو شاهی نکند؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* سرو من برخاست، از قدش قیامت شد پدید
* غیر آن قامت که من دیدم قیامت را که دید؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
* خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
* جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود
شعر کامل
حافظ