هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 186

1. برو ای نرگس رعنا، تو به این چشم مناز

2. ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز

3. از گل و لاله چه حاصل؟ من و آن سرو که هست

4. همه شوخی و کرشمه، همه حسن و همه ناز

5. آتشین روی من آرایش بزم‌ست امشب

6. برو، ای شمع، تو در گوشهٔ خجلت بگداز

7. ای خوش آن دم، که تو از ناز، سوی من آیی!

8. خیزم و بر کف پای تو نهم روی نیاز

9. ای که مهمان منی، ساغر و مطرب مطلب

10. هم به این سوز دل و نالهٔ جان‌سوز بساز

11. تو گل روی زمینی و مه اوج فلک

12. همه حیران جمالت ز نشیب و ز فراز

13. ای شه حسن، به احوال هلالی نظری

14. کخ منم بندهٔ مسکین، تو شه بنده‌نواز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وصیت همین است جان برادر
* که اوقات ضایع مکن تا توانی
شعر کامل
سعدی
* آدمیت حسن گندم گون پسندیدن بود
* هر که باشد این مذاقش در حساب آدمی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا چشمم اوفتاد به شاهین زلف تو
* عنقای عشق بر سر من آشیانه کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی