هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 23

1. نهادی بر دلم فراق و سوختی جان را

2. به داغ و درد دوری چند سوزی دردمندان را؟

3. منه زین بیشتر چون لاله داغی بر دل خونین

4. که از دست تو آخر چاک خواهم زد گریبان را

5. شدم در جستجوی کعبهٔ وصلت، ندانستم

6. که همچون من بود سرگشته بسیار این بیابان را

7. اگر چشم خضر بر لعل جان‌بخش تو افتادی

8. به عمر خود نکردی یاد هرگز آب حیوان را

9. خوش آن باشد که در هنگام وصل او سپارم جان

10. معاذالله از آن ساعت که بینم روی هجران را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرد لبت بنفشه از آن تازه و تر است
* کآب حیات می‌خورد از جویبار حسن
شعر کامل
حافظ
* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
* ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
شعر کامل
مولوی