هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 248

1. من که باشم که می لعل به آن ماه کشم

2. بگذارید که حسرت خورم و آه کشم

3. بس که دریافت مرا لذت خونخواری عشق

4. دل نخواهد که دگر بادهٔ دلخواه کشم

5. تا کند سوی من از راه ترحم نظری

6. هر زمان خیزم و خود را به سر راه کشم

7. میرم از غصه که ناگاه به آن ماه رسد

8. آه سردی که من سوخته ناگاه کشم

9. چند درد و المش بر دل پردرد نهم؟

10. چند کوه ستمش با تن چون کاه کشم

11. پیش آن خسرو خوبان چه کشم ناوک آه

12. چیست این تحفه که من در نظر شاه کشم

13. ماه من رفت هلالی که نیامد ماهی

14. تا به کی محنت سی روزهٔ این ماه کشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست
* پیغام آشنا نفس روح پرورست
شعر کامل
سعدی
* آن که صد نامۀ ما خواند و جوابی ننوشت
* سطری از غیر نیامد که کتابی ننوشت
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* در خرابات چه حاجت به مناجات من است
* دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی