هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 76

1. دگرم بستهٔ آن زلف سیه نتوان داشت

2. آن‌چنانم که به زنجیر نگه نتوان داشت

3. تاب خیل و سپه زلف و رخی نیست مرا

4. روز و شب معرکه با خیل و سپه نتوان داشت

5. تا کی آن چاه ذقن را نگرم با لب خشک؟

6. این همه تشنه مرا بر لب چه نتوان داشت

7. دیده بربستم و نومید نشستم، چه کنم؟

8. بیش از این دیده به امید به ره نتوان داشت

9. با وجود رخ او دیدن گل کی زیباست؟

10. پیش خورشید، نظر جانب مه نتوان داشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند
* گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر
* کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید
شعر کامل
سعدی
* خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی
* بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
شعر کامل
حافظ