هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 97

1. گر ز رخسار تو یک لمعه به دریا افتد

2. آب آتش شود و شعله به صحرا افتد

3. بس که از قد تو نالیم به آواز بلند

4. هر نفس غلغله در عالم بالا افتد

5. روز وصل‌ست، هم امروز فدای تو شوم

6. کار امروز نشاید که به فردا افتد

7. دارم امید که چون تیغ کشی در دم قتل

8. هر کجا پای تو باشد سرم آن‌جا افتد

9. رفتی از خانه به بازار به صد عشوه و ناز

10. آه ازین ناز! درین شهر چه غوغا افتد؟

11. آن که انداخت درین آتش سوزان ما را

12. دل ما بود، که آتش به دل ما افتد؟

13. دل مدهوش هلالی، که ز پا افتادست

14. کاش در جلوه‌گه آن بت رعنا افتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
* چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
شعر کامل
حافظ
* مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود
* همچنان طبع فرامش نکند پروازش
شعر کامل
سعدی
* مشو از صحبت بی برگ و نوایان غافل
* که شب قدر نهان در رمضان می باشد
شعر کامل
صائب تبریزی