جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1029

1. ما به رنجوری و مهجوری و دوری ساختیم

2. بزم وصلِ دوست را با دیگران پرداختیم

3. نقد قلب ما نشد رایج به بازار وفا

4. تا چو زر در بوتۀ غم صد رهش نگداختیم

5. قامت ما چنگ شد واندر سماع اهل درد

6. جز به مضرابِ غمت این چنگ را ننواختیم

7. هردم آلاید به خون جای خیالت را سرشک

8. گرچه صد بارش بدین جرم از نظر انداختیم

9. کوسِ دولت را به کوی نیکنامان زن که ما

10. بر سرِ بازار رسوایی عَلَم افراختیم

11. تا به شطرنج نظر با آن دو رخ بردیم دست

12. در نخستین دست نقدِ دین و دل در باختیم

13. جامی از سلک سگانت دور می ریزد سرشک

14. کای دریغا قدر یاران کهن نشناختیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب
* از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
شعر کامل
هلالی جغتایی
* در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران
* به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
شعر کامل
مولوی
* زیر شمشیر حوادث پای بر جاییم ما
* رو نمی تابیم از سیلاب، دریابیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی