جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1070

1. شب ها که داغ فرقت آن ماه می کشم

2. تا روز گریه می کنم و آه می کشم

3. زان مه نمی کنم گله کین محنت و بلا

4. از بخت تیره و دل گمراه می کشم

5. شب های خویش را که ز زلفش سیاه شد

6. از رویش انتظارِ سحرگاه می کشم

7. تا تاج شد به فرق سرم گردِ دامنش

8. دامن زتخت منزلت و جاه می کشم

9. جان می برم به تحفه گدایان دوست را

10. نقدِ حقیر در نظر شاه می کشم

11. از عاشقى نصيب من این شد که روز و شب

12. جورِ رقیب و طعنۀ بدخواه می کشم

13. جامی چو کاه شد تنم از ضعف و من هنوز

14. کوه غمش به قوت این کاه می کشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نظری کن ای ز رویت دل نسترن گشاده
* گذری کن ای ز بویت دم مشک ناب بسته
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چون نار کند شق دل مینای فلک را
* این باده پر زور که در ساغر عشق است
شعر کامل
صائب تبریزی
* مگر خواهد گشادن باغ شاخ ارغوان را خون
* که نرگس تشت زر بر دست و گلبن نیشتر دارد
شعر کامل
سلمان ساوجی