جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 108

1. کار ما جز فکر مردن نیست دور از یار ما

2. وه که یار ماندارد هیچ فکر کار ما

3. روی در دیوار غم شب ها به سر بردن چه سود

4. گرنه آن مه برزند یک شب سر از دیوار ما

5. چند خود را پیش ما قیمت نهی ای پارسا

6. خودفروشی را رواجی نیست در بازار ما

7. می کند پاک از سرشک سرخ روی ما رقیب

8. از حسد دیدن نیارد رنگ بر رخسار ما

9. گرچه شد سرحلقه اهل معرفت را شیخ شهر

10. سر نمی آرد برون از حلقۀ زنّار ما

11. گوشه کن گو طرّۀ دستار خود زاهد که شد

12. دُرْدپالای حریفان گوشۀ دستار ما

13. گفتم از بوی تو شد باد صبا عطّار گفت

14. جامی از انفاس خوش اکنون تویی عطّار ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بدی در همه جا نام برآرم که مباد
* خون من ریزی و گویند سزاوار نبود
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی
* یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا
شعر کامل
مولوی
* ز فکر خنجر مژگان او بیرون نمی آیم
* اگر در سایه بیدم به زیر تیغ جا دارم
شعر کامل
صائب تبریزی