جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 110

1. کاش ویران شود از سیل فنا خانۀ ما

2. تا کشد گنج بقا رخت به ویرانۀ ما

3. چرخ فیروزه که بینی ز شفق گلگونش

4. دُرد آلوده سفالیست زخُم خانۀ ما

5. ما و پیمان می ای زاهد پیمانه شکن

6. دور باد آفت سنگ توزپیمانۀ ما

7. طرفه حالی که به یک حرف زبان نگشادیم

8. قاف تا قاف جهان پر شد از افسانۀ ما

9. شیوۀ زهد به رِندان چه فروشیم که نیست

10. نرخ یک جرعۀ می سبحۀ صد دانۀ ما

11. سایۀ رحمتی ای شمع چگل افتادست

12. بال و پر سوخته در پای تو پروانۀ ما

13. جامی این نافه گشایی زکه آموخته ای

14. که معطّر شد از انفاس تو کاشانۀ ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جفا می‌کن جفایت جمله لطف است
* خطا می‌کن خطای تو صواب است
شعر کامل
مولوی
* ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
* وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
* نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد
شعر کامل
مولوی