جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1188

1. چند از دگران وصفِ جمال تو شنیدن

2. خوش آنکه میسّر شودم روی تو دیدن

3. ترسم روم از دست اگر روی تو بینم

4. زین سان که شوم مست ز نام تو شنیدن

5. از اشک خود آموختم ای مردم دیده

6. آغشته به خون پیش تو هر لحظه دویدن

7. کبک ار چه به رفتار بسی تیز نهد پای

8. دستش ندهد با تو درین شیوه رسیدن

9. ما را نبود تحفه بجز ناله و آهی

10. وان هم نتوان پیش تو گستاخ کشیدن

11. از خون دلم بس که رود تف سوی بالا

12. خونابۀ دل خواهدم از بام چکیدن

13. جامی که بود تا گلی از باغ تو چیند

14. ای کاش تواند خسی از راه تو چیدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
* بازپرسید خدا را که به پروانه کیست
شعر کامل
حافظ
* آن نقطه که پیرایهٔ پرگار وجود است
* خالی است که بر کنج لب نوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سوسن چو زبان داشت فروشد به خموشی
* در سینهٔ او گوهر اسرار نهادند
شعر کامل
عطار