جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1279

1. نگارا شبی همنشین باش با من

2. چو بخت مساعد قرین باش با من

3. ز رفعت مهِ آسمانی زمانی

4. نشسته به روی زمین باش با من

5. ز اندوه هجران حزینست جانم

6. فرح بخش جانِ حزین باش با من

7. تویی هرچه هستی کیم من چیم من

8. که گویم چنان یا چنین باش با من

9. رسوم مسلمانی از تو نخواهم

10. زکافر نژادان چنین باش با من

11. نهاده به فرق همه دستِ راحت

12. گرفته به کف تیغ کین باش با من

13. به بیگانگان چین گشاده ز ابرو

14. فگنده گره بر جبین باش با من

15. خوش آن شب که کردی خطابم که جامی

16. نه در بندِ دنیا و دین باش با من

17. به هر کار سازم به هر حکم رانم

18. یکی بندۀ کمترین باش با من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشقهایی کز پی رنگی بود
* عشق نبود عاقبت ننگی بود
شعر کامل
مولوی
* زدوده تیغها اندر کف ایشان چو نیلوفر
* شده نیلوفر از خون بداندیشان چو آذ‌ریون
شعر کامل
امیر معزی
* گفتم، ای دل، مرو آنجا که گرفتار شوی
* عاقبت رفتی و آن گفت منت پیش آمد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی