جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1334

1. آن تند خو که آمد خون ریختن فن او

2. گر خون من نریزد خونم به گردن او

3. هردم چرا نهد رو دامن به پشت پایش

4. چاکست جیب جانم از رشک دامن او

5. طاق رواق عیشم گردد چو گاهگاهی

6. بینم نشان راهی از نعل توسن او

7. گر زان دو رخ گشاید برقع درون خانه

8. عکس مه و خور افتد بیرون ز روزن او

9. شب ها چو دور از آن رخ بینم به ماه ترسم

10. کز برق آهم افتد آتش به خرمن او

11. هرچند تن چو مویی از درد تست عاشق

12. بی درد تو مبادا یک موی بر تن او

13. جامی ترا نبیند جز چشم روشن خود

14. بادا هزار رحمت بر چشم روشن او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی حاصلی نگر که شماریم مغتنم
* از زندگانی آنچه به خواب گران گذشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتمش قد بلندت بصنوبر ماند
* گفت کاین دلشده را بین که چه کوته نظرست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* با غم ایوب نیست رنج مرا نسبتی
* صبرم ازو کم‌ترست، دردم ازو بیش‌تر
شعر کامل
هلالی جغتایی