جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1371

1. خوشا مَىْ از كف آن ماه چارده ساله

2. که بهر نقل دهد بوسه ای ز دنباله

3. رسید غرّۀ شوّال و ماه روزه گذشت

4. بیار میْ که همین بود توبه را حاله

5. پیاله گیر و ز آلايش گناه مترس

6. که بُرد طاعت یک ماهه جرم یک ساله

7. مراست آتش تب در جگر نمی دانم

8. ترا به گِرد لب از بهر چیست تبخاله

9. به هوش باش که راه بسی مجرّد زد

10. عروس دهر که مکّاره ایست محتاله

11. به لاف ناخلفانِ زمانه غَرّه مشو

12. مرو چو سامری از ره به بانگ گوساله

13. چو دل به جلوۀ شاهد کشد ترا جامی

14. مکش ملال زغنج و دَلال دَلّاله


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
* تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
شعر کامل
سعدی
* ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
* آفرین بر تو که شایسته صد چندینی
شعر کامل
حافظ
* شقایق سنگ را بتخانه کرده
* صبا جعد چمن را شانه کرده
شعر کامل
نظامی