جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1400

1. برفت آن ماه و ما را در دل از وی صد هوس مانده

2. غم هجران او با جان شیرین هم نفس مانده

3. مران تند ای عماری دار ليلى حسبةً لله

4. که با صدبار دل بیچاره مجنون باز پس مانده

5. به امیدی که آید آن مه محفل نشین روزی

6. جهانی چشم بر ره گوش بر بانگ جرس مانده

7. چو زد اکنون گل رعنا به عشرت خیمه بر صحرا

8. چه غم گر بلبل شیدا گرفتار جرس مانده

9. بده گو داد من آن ماه و بنگر ملک بس شاهان

10. که نی فریادخواه آنجا و نی فریادرس مانده

11. هوس دارم که سایم چشم و رخ بر آستان او

12. مرا از بخت بی فرمان همین یک ملتمس مانده

13. به کویش چون ننالد همچو مرغان چمن جامی

14. کزان گلشن گل و شمشاد رفته خار و خس مانده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
* ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* خوانده ام دفتر پیمان وفا حرف به حرف
* نام خوبان همه ثبت است همین نام تو نیست
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
* مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
شعر کامل
حافظ