جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1416

1. بی لعل تو دل درون سینه

2. خونست چو می در آبگینه

3. غم های تو برد صبرم از دل

4. تاراج سپاه شد خزینه

5. مرغ دل من ز روی و خالت

6. از خرمن ماه چین چینه

7. سر زد ز دلم گیاه مهرت

8. آن را مدرو به داس کینه

9. شو ساقیِ دیگران که امروز

10. من بی خودم از شراب دینه

11. جامی که بود سواد کلکش

12. بر شاهد نظم عنبرینه

13. هر چند بود سفینه در بحر

14. شعرش بحریست در سفينه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر فلک ز شفق دست در حنا دارد
* که عقده ای نگشاید ز رشته کارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرگز مگو که کعبه ز بت خوشتر است
* هر جا که هست جلوه ی جانانه خوشتر است
شعر کامل
عرفی شیرازی
* جای نزهت نیست گیتی را که اندر باغ او
* نیشکر چون برگ سنبل زهر دارد در میان
شعر کامل
خاقانی