جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1417

1. غزال من که لبش رو به سبزی آورده

2. به سبزه وار ختن مشکبو گیا خورده

3. چه گویم از خط سبزش که گِردِ چشمۀ نوش

4. بنفشه ایست به آبِ حیات پرورده

5. بود ز دور خطش فتنه بر سرِ مویی

6. چه فتنه ها که درین دور سر برآورده

7. ز آفتاب دَرَد پردۀ شب این عجب است

8. که بندد آن شب زلف آفتاب را پرده

9. سیاه شد لب شیرین او ز مشکین خط

10. کسی ندیده به شیرینیش سیه چرده

11. سیاه روییِ صاحبدلان ز گردون نیست

12. خط عذار بتان روزشان سیه کرده

13. چه مرد دعویِ عشق است جامی ار نکند

14. بر آنچه می رسد از دست صبر صد مرده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در مردم بی مغز سرایت نکند حرف
* رنگین نکند باده گلرنگ کدو را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بیستون تاب دم تیشهٔ فرهاد نداشت
* عشق را بین که از آن کوه گران شد کمری
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به رغم زال سیه شاهباز زرین بال
* در این مقرنس زنگاری آشیان گیرد
شعر کامل
حافظ