جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1480

1. مرا بر دلست از تو چون کوه باری

2. وزان کوه چشمم بود چشمه ساری

3. وزان چشمه سارست هردم دمیده

4. ز خونِ جگر گِرد من لاله زاری

5. چه باشد که روزی به عزم تماشا

6. فتد سوی این لاله زارت گذاری

7. نروبم رهت را به مژگان که ترسم

8. نشیند به دامانِ پاکت غباری

9. خوشا آنکه تو جان و من بوسه خواهم

10. تو نی گویی ام در جواب و من آری

11. ز راهِ کرم پای بر دیده ام نِه

12. که دارم به ره دیدۀ اشکباری

13. به مرهم مداوا مکن زخم جامی

14. که باشد ز تیغ تواش یادگاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کوته نظران ملامت از عشق
* بی فایده می‌کنند و تحذیر
شعر کامل
سعدی
* خوشست عمر دریغا که جاودانی نیست
* پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست
شعر کامل
سعدی
* ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
* من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی