جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1548

1. تا کی از خلق اسیرِ غم بیهوده شوی

2. از همه رو به خدا آر که آسوده شوی

3. روز و شب در نظرت موج زنان بحر قدم

4. حیف باشد که به لوث حدث آلوده شوی

5. مس قلبی چه تَكاسُل کنی اکسیر طلب

6. زان چه حاصل که به تلبيس زراندوده شوی

7. خواب بگذار که در انجمن زنده دلان

8. گر شوی دیده ور از دیدۀ نغنوده شوی

9. مکن ای خواجه درشتی که درین تیره مغاک

10. تا زنی چشم به هم زیر قدم سوده شوی

11. سعی در کاستن هستیِ خود کن که چو ماه

12. گر شوی کاسته شک نیست که افزوده شوی

13. جامی از فقر نسیمی به مشامت نرسد

14. تا خوش از بوده و غمناک زنابوده شوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مشو زنهار ایمن از خمار باده عشرت
* که دارد خنده گل گریه تلخ گلاب از پی
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
* یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
شعر کامل
حافظ
* غلام نرگس مست تو تاجدارانند
* خراب باده لعل تو هوشیارانند
شعر کامل
حافظ