جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 270

1. دور از رخ تو چنانم ای دوست

2. کز هستی خود به جانم ای دوست

3. صبر از همه نیکوان توانم

4. ليک از تو نمی توانم ای دوست

5. خواهم که به روز وصل پیشت

6. غمنامۀ هجر خوانم ای دوست

7. گفتی زغمم دل تو چونست

8. از کار فتد زبانم ای دوست

9. پیش تو هنوز نارسیده

10. دل پیش تو من چه دانم ای دوست

11. دامن مفشان ز من که خواهم

12. جان در قدمت فشانم ای دوست

13. جامی سرِ خود نهاده بر در

14. یعنی سگ آستانم ای دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شوری از ناله مجنون به بیابان افتاد
* که دل از سینه لیلی ره صحرا برداشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی
* سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
* نتوان گفت که زیباتر از این می‌گذرد
شعر کامل
سعدی