جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 283

1. رُخت روز طرب را بامدادست

2. سر زلفت شب غم را سوادست

3. تویی کعبه به هر شهری که باشی

4. چو مکّه نام او خير البلادست

5. از آه چون عمود آتشم چرخ

6. به هر شب چون ارم ذات العمادست

7. نکو دار اعتقاد ای دل به خوبان

8. که رأس المال صوفی اعتقادست

9. در اقلیم عدم رو کرده جانم

10. زتو در آرزوی خیر بادست

11. در افسون خوانی دل خال و زلفت

12. یکی شاگرد و دیگر اوستادست

13. سگت بگذار گو رسم دویی را

14. که جامی در مقام اتحادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مشکل است از مردم آزاده دل برداشتن
* از صنوبر کی به افشاندن فتد دل بر زمین؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چون شجاعت نبود، تیغ کند کار نیام
* جوهری مردی اگر هست، عصا شمشیرست
شعر کامل
صائب تبریزی