جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 303

1. پشتم از بار بلا خم شده است

2. قومی از دایرۀ غم شده است

3. بس که گریم صف ارباب طرب

4. گرد من حلقۀ ماتم شده است

5. کوی تو تا حرم اهل صفاست

6. چشم من چشمۀ زمزم شده است

7. در ضعیفی تنم از مویی کم

8. چون من از ضعف کسی کم شده است

9. نیست بر خشک لبان رحم ترا

10. چشمۀ لطف تو بی نم شده است

11. شحنه در سلک سگانت جا کرد

12. سفله را بین چه معظّم شده است

13. جامی از سلک سگانت محروم

14. با رقیبان تو همدم شده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زبان خامه ندارد سر بیان فراق
* وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
شعر کامل
حافظ
* مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
* یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست
شعر کامل
سعدی
* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ