جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 344

1. یا از زبان دوست شنو داستان دوست

2. یا از زبان آنکه شنید از زبان دوست

3. باشد کلام دوست مبرّا ز هر لغت

4. هست این لغات مختلف از ترجمان دوست

5. بیرون بود ز جمله نشان ها کزو دهند

6. اینست پیش دوست شناسان نشان دوست

7. به ز آستان دوست سر ما ندیده جای

8. تا سر به جا بود سرِ ما و آستان دوست

9. دستان شوق او زده مرغان باغ عشق

10. هرجا شکفته غنچه ای از بوستان دوست

11. از ماگمان حسن و وفا بود دوست را

12. شکر خدا که راست شد آخر گمان دوست

13. جامی مجوی کشف حقیقت ز شیخ شهر

14. بیگانه نیست محرم سرّ نهان دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
* حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
شعر کامل
حافظ
* عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او
* عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
شعر کامل
فروغی بسطامی
* از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
* کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
شعر کامل
صائب تبریزی