جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 358

1. چو عشق بر دو جهان حرف اتّحاد نوشت

2. چه فرق از حرم کعبه تا حریم بهشت

3. برین صحیفه مکش خط اعتراض که نیست

4. بجز نگاشتۀ یک قلم چه خوب و چه زشت

5. ز پیر میکده جو وقت خوش که نتوان یافت

6. چو از روایح انفاس او نسیم بهشت

7. پیِ بهشت ز می توبه می کنم که بس است

8. بهشت من سر کوی بتان حورسرشت

9. مربّعم به سر خم نشسته خواهی یافت

10. ز خاک قالب من چون زمانه سازد خشت

11. به دام عشوه درافگند شیر مردان را

12. عجوز دهر ز بس رشته های حیله که رشت

13. نبرده رنج طلب جاميا وصال مجوی

14. نگشت صاحب خرمن کسی که تخم نکشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس
* با این لسان عذب که خامش چو سوسنم
شعر کامل
حافظ
* چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک
* تا سهی سرو تو را تازه‌تر آبی دارد
شعر کامل
حافظ
* نظری کن ای ز رویت دل نسترن گشاده
* گذری کن ای ز بویت دم مشک ناب بسته
شعر کامل
خواجوی کرمانی