جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 402

1. جز مرغ غمت کرده به دل خانه کسی نیست

2. جا ساخته جز جغد به ویرانه کسی نیست

3. زد بر درِ دل حلقه خیالت ز سرِ زلف

4. گفتم که درون آی که بیگانه کسی نیست

5. در میکده ها گشتم و در صومعه ها نیز

6. از چشم تو بی نعرۂ مستانه کسی نیست

7. از روی و لب و زلف تو امروز درین شهر

8. جز عاشق و می خواره و دیوانه کسی نیست

9. گو با دگران شرح کرامات خود ای شیخ

10. در مجلس ما قابل افسانه کسی نیست

11. از نکتۀ یکتاییِ حُسنت چه زنم دم

12. شایستۀ این تحفه یک دانه کسی نیست

13. جامی چو دلت رفت به سینه چه زنی سنگ

14. در کوفتنت چیست چو در خانه کسی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یافتم روشندلی از گریه های نیمشب
* خاطری چون صبح دارم از صفای نیمشب
شعر کامل
رهی معیری
* بنفشه پیش نیلوفر درآمد که مبارک باد
* که زردی رفت و خشکی رفت و عمر پایدار آمد
شعر کامل
مولوی
* نقد حیرتخانهٔ هستی صدایی بیش نیست
* ای عدم نامی به دست آورده‌ای موجود باش
شعر کامل
بیدل دهلوی