جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 441

1. چیست می دانی صدای چنگ و عود

2. اَنْتَ حسْبی اَنْتَ كافی يا ودوُد

3. نیست در افسردگان ذوق سَماع

4. ورنه عالم را گرفتست این سرود

5. آه ازین مطرب که از یک نغمه اش

6. آمده در رقص ذرّات وجود

7. جای زاهد ساحل وهم و خیال

8. جان عارف غرقۀ بحر وجود

9. هست بی صورت جناب قدس عشق

10. لیک در هر صورتی خود را نمود

11. در لباس حسن لیلی جلوه کرد

12. صبر و آرام از دل مجنون ربود

13. پیش روی خود زعذرا پرده بست

14. صد دَرِ غم بر رخ وامق گشود

15. در حقیقت خود به خود می باخت عشق

16. وامق و مجنون به جز نامی نبود

17. عکس ساقی دید جامی زان فتاد

18. چون صراحی پیش جام اندر سجود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ارزن اندر آسیا سالم‌تر است از من که هست
* بار عشق او چو کوه و جسم زار من چو کاه
شعر کامل
محتشم کاشانی
* گر کسی گفت که چون قد تو شمشادی نیست
* اگر آن قامت و بالاست بگو راست که نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* به وصلش تا رسم صد بار بر خاک افکند شوقم
* که نو پروازم و شاخ بلندی آشیان دارم
شعر کامل
نظیری نیشابوری