جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 445

1. باز صبح طرب از مطلع امید دمید

2. نفحات ظفر از گلشن اقبال وزید

3. نامۀ بسته سرآمد ز مراد دل من

4. حاصل نامه مرادی که دلم می طلبید

5. فتح ناکرده چونافه سر آن نامه هنوز

6. به مشام دل و جان رایحۀ فتح رسید

7. هر کرا بود پر از گوهر اخلاص درون

8. چون صدف شد همه تن گوش چو آن مژده شنید

9. لله الحمد که آن نقش که خاطر می خواست

10. آمد آخر ز پس پردۀ تقدیر پدید

11. خار هر کَیْد که بدخواه به راه تو نهاد

12. خنجری گشت که جز در جگر او نخليد

13. دم به دم جامی از اخلاص کند همره باد

14. سوی تو فاتحۀ فاتح ابواب مزید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ازان حسن تمام اجزا کسی چون چشم بردارد؟
* که دریک کاسه دارد نقل و می چشم چو بادامش
شعر کامل
صائب تبریزی
* شرار سينۀ مجنون ز آتش لیلی
* کباب ساخت همه آهوان صحرا را
شعر کامل
جامی
* خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
* که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ