جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 463

1. باغبان می خواست بُرّد شاخی از سرو بلند

2. دید کو ماند به قدّت ارّه در نرمی فگند

3. تا لبت را دیده ام هرگز نرفتست از دلم

4. نی بدین چسبندگی شهدست نی جُلّاب قند

5. می نگویم چون سپند و آتش است آن خاک و رخ

6. کی چنین آرام گیرد بر سرِ آتش سپند

7. عاشق رنجور را کز لعل تو ماندست دور

8. گرچه باشد شربت عیسی نیفتد سودمند

9. جان بسی کندیم بهر گوهری از کان وصل

10. كان اگر اینست و گوهر جان بسی خواهیم کند

11. دود آه من که پیچان می رود تا آسمان

12. کنگر مقصود را خواهد شدن روزی کمند

13. از سعادت آن دو رخ بر عاشقان آمد دو در

14. يارب ابواب سعادت بر رخ جامی مبند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
* که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
شعر کامل
حافظ
* چنان سست است بازارم که می‌کاهد خریدارم
* جوی از قیمت من گر فروشندم به یک ارزن
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* ریزش این تنگ چشمان تشنگی می آورد
* وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال ها
شعر کامل
صائب تبریزی