جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 464

1. زهی جمال تو خورشید آسمان شهود

2. تویی بدیع ترین نقش کارگاه وجود

3. به شرح سرّ جمالت بود ترانۀ چنگ

4. ز شوق بزم وصالت بود ترنّم عود

5. چه کار آمدی من اگر نبودی تو

6. غرض ز بودن من دیدن جمال تو بود

7. همیشه کلک حقایق نگار در کف تست

8. به آن کلید گشایی دَرِ خزانۀ جود

9. گشا نقاب که آن کز سجود آدم روی

10. بتافت پیش تو خواهد نهاد سر به سجود

11. حسود از لب تو کامیاب و من محروم

12. چو من مباد کسی در جهان به کام حسود

13. بس است از دو جهان سود جامی این دولت

14. که روی صدق ارادت بر آستان تو سود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز
* خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* ظاهرش با باطنش گشته به جنگ
* باطنش چون گوهر و ظاهر چو سنگ
شعر کامل
مولوی