جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 469

1. آن سروری به قصد سلامم قیام کرد

2. شرط وفا و رسم تفقّد تمام کرد

3. جای جواب خواستمش جان دهم چو او

4. دست ادب به سینه نهاد و سلام کرد

5. یک دم نکرد در نظر من مقام لیک

6. ذوق سلام او به دل و جان مقام کرد

7. بودم چو خاک بر سر راهش بسی حقیر

8. خاک حقیر را ز کرم احترام کرد

9. دل رفت و جان هم از پیِ سرو روان او

10. از پیش من چو بهر گذشتن خرام کرد

11. شکر خدا که از شکرین خنده سعی بخت

12. شیرین لبش به کام منِ تلخ کام کرد

13. جامی به وصف آن لب لعل شکرشکن

14. طی حدیث طوطی شیرین کلام کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پای سرو بوستانی در گلست
* سرو ما را پای معنی در دلست
شعر کامل
سعدی
* دور کن بوی ریا از خود که تا آزاده‌وار
* مسجد و میخانه را محرم شوی چون بوریا
شعر کامل
سنایی
* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری