جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 489

1. تا کی آن شوخ مرا بیند و نادیده کند

2. بشنود ناله زار من و نشنیده کند

3. چون بگریم بَرِ او فاش ز من پنهانی

4. در رقیبان نگرد خندۀ دزدیده کند

5. بر زمینی که شود دیده نشان قدمش

6. هرکه اهل نظر آنجا قدم از دیده کند

7. من ندارم گله ای زان کُله شانه زده

8. هرچه با من کند آن طُرّۀ ژولیده کند

9. بر خراشیده دلم گو مگذر زآنکه مباد

10. کش خراش دل من پای خراشیده کند

11. پردۀ زاهد سالوس برانداخته باد

12. با بتان چند نظربازی پوشیده کند

13. جامی از یار پسندیده چه رنجی حاشا

14. كان پسندیده به جز کار پسندیده کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
* خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* نه من خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس
* که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست
شعر کامل
سعدی
* بوی کافور ازین مرده دلان می آید
* که به این طایفه آمیخت که نامرد نشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی