جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 520

1. به چنگ غم دلم از ناله تنگ می آید

2. که تار زلف تو دیرم به چنگ می آید

3. به بوی آشتیت جان همی دهم هر چند

4. کز آشتیِ توام بوی جنگ می آید

5. به بحر عشق تو شُستم ز کام دست امید

6. چو کام سعی به کام نهنگ می آید

7. ترشحیست ز خون دل آب دیدۀ ما

8. که باخیال لبت سرخْ رنگ می آید

9. نمی برند ز ما بر بساط قرب تو نام

10. بلی تو شاهی و از مات ننگ می آید

11. شدم ز سنگ ملامت به زیر خاک و هنوز

12. به خاکم از کف احباب سنگ می آید

13. برآمدست پر از خون دل چنان جامی

14. که غنچه وار برو جامه تنگ می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست
* که سروهای چمن پیش قامتش پستند
شعر کامل
سعدی
* چنین است رسم سرای فریب
* گهی در فراز و گهی در نشیب
شعر کامل
فردوسی
* روز و شب را همچو خود مجنون کنم
* روز و شب را کی گذارم روز و شب
شعر کامل
مولوی