جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 578

1. می شوم زنده ز سر کان نازنینم می کشد

2. می کشد بیگانگان را نیز اینم می کشد

3. پیش او چون سجده آرم از لگدکوب جفا

4. تانبینم دیگرش رو در زمینم می کشد

5. می کنم گلگشت باغ از شوق قدر عارضش

6. اعتدال سرو و لطف یاسمینم می کشد

7. در خیالِ آن لب از خود گم شده جان می دهم

8. چون مگس غرقه شدن در انگبینم می کشد

9. نیست دوران را به خونریز من مسکین خطی

10. گِرد آن رخ دور خطّ عنبرینم می کشد

11. گر نباشد بهره ام زآن ساق و ساعد باک نیست

12. غیرتِ دامان و رشکِ آستینم می کشد

13. من به مهر او خوشم جامی و کین هم حاکم است

14. گر به مهرم می نوازد ور به کینم می کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همان بهتر که لیلی در بیابان جلوه گر باشد
* ندارد تنگنای شهر، تاب حسن صحرایی
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر که با منطق خواجو کند اظهار سخن
* در به دریا برد و زیره به کرمان آرد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* از صحبت نیکان نشود طینت بدنیک
* بادام همان تلخ برون از شکر آید
شعر کامل
صائب تبریزی