جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 622

1. خوشا بادی که ره سوی تو گیرد

2. چو بر تو بگذرد بوی تو گیرد

3. چو باروی تو گُل گردد معارض

4. بنفشه جانبِ روی تو گیرد

5. فتد صد رخنه ام در قبلۀ جان

6. به هر چینی که ابروی تو گیرد

7. دلم سرْحلقۀ عشّاق گردد

8. چو جا در حلقۀ موی تو گیرد

9. کمانت را نیارد کس کشیدن

10. مگر قوّت ز بازوی تو گیرد

11. دلم را باز ده ای سستْ پیمان

12. که ترسم پیش تو خوی تو گیرد

13. امید از خان و مان برداشت جامی

14. که خانه بر سرِ کوی تو گیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وان قطرهٔ باران که برافتد به سمنبرگ
* چون نقطه سفیداب بود از بر طومار
شعر کامل
منوچهری
* بلبلی را که به دیدار ز گل قانع شد
* در اگر بسته شود رخنه دیواری هست
شعر کامل
صائب تبریزی
* بس که در جان فگار و چشم بیدارم تویی
* هر که پیدا می شود از دور پندارم تویی
شعر کامل
جامی