جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 680

1. یار هردم سرِ بازار دگر می طلبد

2. چشم ها چار خریدار دگر می طلبد

3. کس نیارد که زکارش سری آرد بیرون

4. گرچه هر لحظه سروکار دگر می طلبد

5. داد بر باد هوا دین و دلم را و کنون

6. بهر این کار هوادار دگر می طلبد

7. واعظم گومده از نکهت فردوس خبر

8. دل من بوی زگلزار دگر می طلبد

9. صد گرفتار به هر حلقۀ زلفش بیش است

10. او به هر حلقه گرفتار دگر می طلبد

11. یافت دل دولت جاوید به یک دیدارش

12. وز خدا دولتِ دیدار دگر می طلبد

13. جامی آن مه ز تو خوش نیست به وصف دگران

14. بهرِ خود دفتر اشعار دگر می طلبد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی
* حال من خود در نمی‌آید به نطق
* شرح حالم اشک خونین من است
شعر کامل
عطار
* ما سبکروحان به بوی سیب غبغب زنده ایم
* سبزه ما آب از چاه زنخدان می کشد
شعر کامل
صائب تبریزی