جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 954

1. ساقیا زین هنر و فضل ملوليم ملول

2. ساغری ده که بشوییم ز دل نقش فضول

3. مشکل عشق چو حل می نشود چند نهیم

4. گوش ادراک بر افسانۀ اوهام و عقول

5. سحر از کوی خرابات برآمد مستی

6. لایح از ناصیه اش پرتوِ انوار قبول

7. گفتمش عاشق درمانده چه تدبیر کند

8. که کشد رَخت ارادت به مقامات وصول

9. گفت این مسأله از پیرِ مغان پرس که اوست

10. واقف جمله مراتب چه فروع و چه اصول

11. در رهِ حشمت او خاک شو و همّت خواه

12. تا شود غایت مأمول تو مقرون به حصول

13. شیخ شهرت طلب و مسند شیخ اسلامی

14. جامی و زاویۀ نیستی و کنج خمول


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر کسی گفت که چون قد تو شمشادی نیست
* اگر آن قامت و بالاست بگو راست که نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* فروتنی است دلیل رسیدگان کمال
* که چون سوار به منزل رسد پیاده شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر می‌رود
* صوفی گران جانی ببر ساقی بیاور جام را
شعر کامل
سعدی