کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1008

1. چشم شوخ و دل سنگین بر سیمین داری

2. خال مشکین رخ رنگین لب شیرین داری

3. تو چه دانی ز من و حال من ای شمع چگل

4. که چو من عاشق دل سوخته چندین داری

5. بی نیازی و نیازت بمن بیدله نیست

6. پادشاهی و فراغ از من مسکین داری

7. گفتة رسم وفا دارم و آئین جفا

8. آن نداری سر یک موی ولی این داری

9. ای صبا نکهت آن زلف مگر نشنیدی

10. که هوای چمن و برگ ریاحین داری

11. دعوی زنده دلی از تو تکونیست کمال

12. گر شب فرقت جانان بر بالین داری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
* به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
شعر کامل
حافظ
* نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
* قول صاحب غرضان است تو آن‌ها نکنی
شعر کامل
حافظ
* کشید از دامن معشوق دست از بیم رسوایی
* همین تقصیر بس تا دامن محشر زلیخا را
شعر کامل
صائب تبریزی