کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1047

1. گر بردرت این اشک چو سیلاب گذشتی

2. در کوی تو این خس هم از این باب گذشتی

3. خار مژه گر دور شدی از گذر اشک

4. بر دیدة غمدیده شی خواب گذشتی

5. گر پیرو این اشک شدی صوفی و این آه

6. بر روی هوا رفتی و از آب گذشتی

7. ابروی تو گر دیده شدی گوشه نشین راج

8. از غصه و غم پشت ز محراب گذشتی

9. ان نیز گذشتی چو مگس ز آن لب شیرین

10. گر زآنکه مگس از شکر ناب گذشتی

11. جز لاله که نمی رست کمال از ولیانکوه

12. گر سیل سرشک تو ز سرخاب گذشتی

13. یک نامه رسیدی بنو از جانب تبریز

14. گر یاد تو بر خاطر احباب گذشتی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
* نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
شعر کامل
سعدی
* گر من از عهدت بگردم ناجوانمردم نه مردم
* عاشق صادق نباشد کز ملامت سر بخارد
شعر کامل
سعدی