کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1059

1. مپوشان روی خود ای شوخ خود رای

2. تو چشمی چشم بر عشاق بگشای

3. ستم تا کی کتنی فرمانیم جور

4. کرم فرما دگر اینها مفرمای

5. از دست ما کجا بگریزد آن زلف

6. که طاوسیست چندین رشته بر پای

7. تو ماهی دیده و دل منزل تست

8. دلت هر جا فرود آید فرود آی

9. دل ویرانه مأوای تو کردیم

10. چو در مأوا نباشی وای ماوای

11. روم گفتی و سایم رخ بر آن در

12. اگر آسودگی خواهی میاسای

13. کمال آن استان کردی تمنا

14. بهشت عدن بادت مسکن و جای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* مزن چون نار در خون جگر جوش
* بهی خواهی چو به پشمینه میپوش
شعر کامل
عبید زاکانی
* از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
* کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
شعر کامل
صائب تبریزی