کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 118

1. ترا دو رخ به دو خط فن دلبری آموخت

2. تو از دو چشم و دو چشم از تو ساحری آموخت

3. تو طفل مکتب حسنی معلم تو دو چشم

4. معلمت همه شوخی و دلبری آموخت

5. فریب و مکر به غمزه چه میدهی تعلیم

6. وشه گیر چه حاجت مزوری آموخت

7. کجا درست کنند اهل زهد تخته عشق

8. که مشکل است به میمون دروگری آموخت

9. به دور حسن نو آن عارف است و حرف شناس

10. که نوع زهد سترد و قلندری آموخت

11. کی که قیمت خاک درت به عاشق گفت

12. بهاشناسی جوهر به جوهری آموخت

13. کمال برد به نطق از شکر سبق گوئی

14. لبت به طوطی طبعش سخنوری آموخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
* می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی
* آسیای فلک از آب مروت خالی است
* تا دلت چاک چو گندم نشود نان مطلب
شعر کامل
صائب تبریزی