کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 14

1. بگذار در آن کوی من اشک فشان را

2. تا دیده دهد آب گل و سرو روان را

3. مپسند بران رخ که فتد سایه گلبرگ

4. گلبرگ تحمل نکند بار گران را

5. دشوار کشد نقش دو ابروی تو نقاش

6. آسان نتوانند کشیدن دو کمان را

7. گفتم که لبت زیر دو دندان چو بگیرم

8. دارم نگهش گفت نگه دار زبان را

9. غیر از دل عاشق چو نشد چیز بتان گم

10. این طرفه چه کردند دهان را و میان را

11. بوسی دو لبش گفت بیا و ذقن یار

12. شد ضامن آن وعده هم این را و هم آن را

13. بگرفت کمال آن ذقن اکنون به تقاضا

14. آری بدل خصم بگیرند ضمان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آرزو در طبع پیران از جوانان است بیش
* در خزان هر برگ چندین رنگ پیدا می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر آری
* اثر می‌دارد اما کی شب عاشق سحر دارد
شعر کامل
وحشی بافقی
* ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
* میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست
شعر کامل
مولوی