کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 16

1. تو خود به گوش نیاری حدیث زاری ما

2. که در تو کار نکردست درد کاری ما

3. شنوده ام که گشودی زبان بدشنامم

4. عزیز من چه گشاید ترا ز خواری ما

5. گر ای نسیم شبی بگذری بر ان سر زلف

6. به گوش او برسان ذکر بی قراری ما

7. هزار بار به جان بار محنتت بردیم

8. به هیچ بر نگرفتی تو بردباری ما

9. اگر چه از دو جهان کردیم قطع امید

10. به لطف و رحمت تو هست امیدواری ما

11. سزد که ذیل کرم بر گناه ما پوشند

12. به روز حشر چو بینند شرمساری ما

13. کمال در سگ کویش علو همت بین

14. که عار آیدش از همدمی و یاری ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بسان دانه نارست اندر زعفران غلتان
* زشوقش اشک رنگینم که بر رخسار می آید
شعر کامل
سیف فرغانی
* ز افتادگی به مسند عزت رسیده است
* یوسف کند چگونه فراموش، چاه را؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر مرگ دادست بیداد چیست
* ز داد این همه بانگ و فریاد چیست
شعر کامل
فردوسی