کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 191

1. عاشقان دردش طلب دارم مرا همدرد کیست

2. آنکه دارد در غم او جان غم پرورد کیست

3. ای که گرم و سرد عالم هر دو نیکو دیده ای

4. گو یکی چون من به اشک گرم و آه سرد کیست

5. عاشق یکرنگ خواهی جوی در ما خاکیان

6. ز میان با چهره پر گرد و روی زرد کیست

7. سیل اشکم برد یک شب بر درش خندید و گفت

8. پیش ما این شخص آب آورد و لای آورد کیست

9. گر نرنجیدی زما آن غمزه می کردیم غمز

10. کان که بی موجب دل از اهل نظر آزرد کیست

11. بر درت جز چشم بیدار و دل جان سیر من

12. عاشقی کو در نیارد سر ز خواب و خورد کیست

13. درد و غم بفرست با باران نخستین با کمال

14. تا شود معلوم کز عشاق کویت مرد کیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ذوق پاکان زخم و مستی نیست
* جاه نیکان به کبر و هستی نیست
شعر کامل
اوحدی
* نرگس که فلک چشم و چراغ چمنش کرد
* چشم تو سرافکنده به هر انجمنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سرمایه نجات بود توبه درست
* با کشتی شکسته به دریا چه می روی؟
شعر کامل
صائب تبریزی