کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 204

1. عهد تو سست و وعده ها خام است

2. چشم شوخت میانه بادام است

3. غمزهات زخمه زلف و خالت عود

4. خون عاشق می و لبت جام است

5. زلف تو بهر صید از چپ و راست

6. چشم ها برگشاده چون دام است

7. جای دلهای نازکست آن زلف

8. بهترین آبگینه در شام است

9. آنکه گویند گرم روست پری

10. پیش روی تو نقش حمام است

11. آنچه ضایع شود بما ز لبت

12. بر رخ آب دهان و دشنام است

13. آمدی خیز و ریز خون کمال

14. بعد تشریف رسم انعام است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
* بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* از گشایش نبود بهره تهی مغزان را
* پسته پوچ محال است که خندان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* نرگس بیمار تو گشته پرستار من
* تا چه کند این طبیب با دل بیمار من
شعر کامل
فروغی بسطامی