کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 319

1. امشب آن به به وثاق که فرو می آید

2. اگر به مهمان من آید چه نکو می آید

3. بنهم عود دل سوخته بر آتش شوق

4. گر بدانم که پری وار ببو می آید

5. دیده از دست نظر خون تو ریزد گویند

6. ظاهرا هر چه بگویند ازو می آید

7. حلقه حلقه دل احباب بهم بر زده است

8. مگر اینست که آن سلسله مو می آید

9. آنکه در صومعه میرفت با بریق وضو

10. از در میکده اینک به سپر می آید

11. زیر لب هرچه صراحی به قدح می گوید

12. در دل نازک از جمله فرو می آید

13. تا چها در سر آن غمزه مستت کمال

14. که سوی غمزدگان عربده جو می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خون می خورد کریم ز مهمان سیر چشم
* داغ است عشق از دل بی آرزوی من
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
* بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
شعر کامل
مولوی